لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
خطر التقاط: ببینید چه خطر عظیمی اسلام را تهدید میکند.
در بیخ گوش ما در عراق خطر تحریف اسلام و شیعهزدائی بسیار جدی است. الان لیدر و رهبر «فهرست العراقیه» شیعه است و بسیاری از مردم عراق چون اینها به اسم شیعهاند از اینها حمایت میکنند، و این خطر برای اهل سنت هم به طوری جدی وجود دارد. اجمالاً یکی از کشورهایی که در عراق به ویژه در مناطق کردنشین کار میکند اسرائیل است؛ آنها به عنوان قرآنشناس، اسلامشناس، افکار انحرافی را القاء میکنند و بچه شیعهها هم در این راستا هستند.
آنها میگویند دوران اجرای احکام اسلام گذشته است. همان حرفی است که مجاهدین میگفتند، ولی اینها همان را در دل دارند، میگفتند که اسلام تاریخمند بوده و تاریخ مصرفش گذشته است. اینها به ظاهر نمیگویند اسلام تاریخ مصرفش گذشته ولی همان عقیده را دارند که گاه میگویند با رساله نمیتوان حکومت کرد. قرآن حال اینها را اینگونه بیان فرمود که: «وَ ما تُخفِی صُدُورهم اَکبَر» آنچه در دل دارند بزرگتر از این حرفها است. مگر الآن در کشور، با خیلی از این مسائل روبرو نیستیم که از بهترین مصادیق آن ربا است، در حالی، در قرآن آن را اعلام جنگ با خدا دانسته است. نمیبینید که میگویند: امکان ندارد بدون ربا اقتصاد را جلو ببریم، خوب در ظاهر بانکداری اسلامی درست کنیم ولی در واقع میگویند نمیشود
4. اولویت کارهای جمعی: فعالیتکردن برای انجام این تکالیف، گاه فردی است و گاه جمعی، کتابی بنویسد، داستانی، شعری، برنامههای فردی دیگر، این در موقعیتی است که هیچکاری از شخص ساخته نیست، خوب همین وظیفه است. ولی در راههای دیگری با آثاری بیشتر و گستردهتر خوب باید به این وظیفه سنگین اجتماعی پرداخت و کار فردی را کنار نهاد.
در نتیجه؛ امروز بزرگترین وظیفه ما بعد از شناخت و عمل به احکام فردی، تلاش برای حفظ اسلام و انتقال به نسل آینده و تلاش در حفظ آن از آسیبها و آفتها که ممکن است به اسلام وارد کند. در چنین وضعیتی ممکن نیست که بتوانم به کار فردی خود بپردازم و دلخوش کنم که وظیفهام را انجام دادهام و وظایف اجتماعی ما به شکل پروژههایی اجتماعی باید انجام داد. پس این نیست که یک خانم را نهی کنیم که مویش را بپوشان! بلکه چون نهی از منکر اجتماعی است، باید گاه مقدماتی فراهم کرد تا که بتوانیم بعد از دو سال گناهی را از کف جامعه جمع کنیم. این هم امر به معروف است. من باید پای آن بایستم. باید دید این کار را در شکل اجتماعی چگونه میتوان انجام داد. همکارانی را جذب کرد و با یکدیگر همکاری کنیم تا که بهتر جلو برویم. حاصل بزرگترین واجب شرعی ما همکاری با دیگران است که اسلام حفظ شود و بماند و بتوانیم به بعدیها منتقل کنیم. انحرافات را بزنیم و اسلام ناب را به همه جهان در حد توان انتقال دهیم.
ابزار این کار در یک اشل وسیع و پهنهای گسترده نیازمند همکاری اجتماعی است، یعنی باید به سمت «تعاونوا علیالبر و التقوی» همه با هم بر نیکی و تقوا تعاون و همیاری کنید! شرط لازم برای تحقق این تکلیف ورود به شکل جمعی خواهد بود، باید عدهای دست به دست هم دهند تا که بشود آن برّ و تقوا را در جامعه جا انداخت.
آسیبشناسی: اما واقعیتی است که با آن روبرو هستیم این که وقتی جمعی در کنار یکدیگر قرار میگیرند، به محض ورود؛ اختلاف نظرها، تشخیصها، برداشتها و سلائق متفاوت و مختلف پایه همکاری را سست میکند، در اول افرادی که بیشتر درک اجتماعی دارند کنار هم میآیند ولی چیزی نمیگذرد که اختلاف بین ما بیشتر میشود و نه اتحادمان، در مناظرههای انتخاباتی دیدید که کسانی که با هم بودند اختلاف نظرهاشان بیشتر بود. قدری چشم باز کنیم، میبینیم خودمان هم همین بودیم، ما دهها سال با برخی در میدان عمل محبت و انس داشتیم، ولی دیدیم چه اندازه زیاد اختلاف داریم، این آفت بزرگی برای کارهای جمعی و مشارکتی است، چه باید کرد؟
درمان: این مختص به ما، به تشیع و اهل اسلام نیست، بلکه این حرفها همه جا هست؛ که همکاران را جمع میکنند، بعد از چندی اختلاف نظرها شروع میشود، کم نیست در ایران و ...، حالا خود بشر فکر کرده و تجربه که چه کنم؟
یکی از راهکارها را برخی تشکیل حزب دانستهاند، تا اینجا بحث میشود که چقدر درست است؟ و چه اندازه با اسلام سازگاری دارد یا ندارد؟ کسانی تأسف میخوردند که حیف که ما حزب نداریم و برخی دیگر گفتهاند حزب پنجاهساله داریم، چون حزب مؤتلفه و ... میبینید که در وقوع خارجی و درونی آن اختلافی عجیب است. در حقیقت حزب در مفهوم سیاسیاش مفهومی وارداتی است، بله در واژه «حزبالله» و «حزبالشیطان» در قرآن کریم هست ولی آن چیز دیگری است، حالا ببینیم آیا این درمان است یا خود دردی بر دردها است، این از نظر علمی و نظری نیازمند بحث و تحقیق است. ولی در هر حال، باید قائل به پولورالیسم بود که حزب واحد باعث دیکتاتوری حزبی میشود. اگر بخواهند حقوق تضییع نشود و قالب حزبی برقرار باشد یعنی خود باید اختلاف را دامن بزنند و وجود احزاب متعدد خود موجب تقویت اختلاف است. در این صورت نتیجهاش چه خواهد شد؟ همانکه در کشورهای اروپائی هست. در هر حال سؤال باقی است که در اسلام حزب داریم یا نه؟
آنچه جای شکی ندارد از نظر عقلانی و اسلامی این است که با کسانی که زمینه همفکری و گرایشهای مشترک داریم، جهات مشترک را گرفته و همین جهت مشترک را اساس کار قرار دهیم. از این رو باید مسائل را درجهبندی کنیم.
2. مسائل دیگر گرچه مهم است، ولی حفظ اصول مهمترین است.
یعنی کسانی را پیدا کنیم که اصول مشترکی را قابل خدشه ندانند. اگر کسانی در این اصلها با ما مشترکند، ولی در فروع اختلاف داریم، با هم شویم برمبنای تقویت اصول. این خود ریشه تفکر اصولگرائی است، دیدهایم حزبها موفق نبودند حتی حزب جمهوریاسلامی.
در عمل بیائیم در اصول وحدت داشته و پای آنها بایستیم، و برای حفظ اصول با همفکران کنار هم بشویم، خواه اسمش حزب، جبهه، گروه، تشکل، دسته و ... باشد. تا حال نشنیدهایم کسی این مطلب را رد کند مگر برخی افراد شاذّ که آنها قائل به کار اجتماعی نباشند، ولی اگر کسی قائل به کار اجتماعی باشد همفکرترها را پیدا خواهد کرد، و برنامهای را سامان خواهد داد. نتیجه این که: مسائل درجه اول را توافق کنند، اصولگرائی همین است که در اصولی توافق داریم، با پذیرش اصول در درون آن یعنی فروعی هم هست که میتواند مورد اختلاف باشد.
حاصل فعالیت دینی: راهی که هیچ اشکالی ندارد، این است که اشخاص همفکر که دارای تشخیص، تجربه و شناخت هستند، در مسائل درجه اول توافق داشته و همکاری کنند. لازمه این سخن این خواهد بود که در مسائل فرعی اختلاف سلائق را کنار نهیم، و اهمیت ندهیم، وگرنه با هیچکس نمیتوان توافق در همه مسائل داشت و کار به انزوای مطلق خواهد کشید.
این مطلب هم در قرآن است هم در روایات اهلبیت - علیهم السلام - و نیز در بیانات امام و رهبری آمده که مسائل را درجهبندی کنید؛ پرداختن به مسائل فرعی موجب فراموشی مسائل اصلی نشود. این مبنای کار و گردهمایی ما همین بوده و هست. در کار مشترک کار باید مبتنی بر اشتراکات اصلی بوده و عبور از خط قرمزها ممنوع و فعالیتها همه بر همین اصول مشترک استوار گردد. مهمترین کارمان تلاش فرهنگی خواهد بود که در فکر دیگران اثر بگذاریم، خطر در نسل جوان تغییر افکار آنها است. به ویژه در خارج از کشور که نعمت وجود امام و صحبتهای ایشان کمتر نفوذ کرده، ولی داخل را آن بزرگوار و شهدا بیمه کردهاند. یک اصل غیرقابل عدول که بنای کار را باید بر آن نهاد، همین ولایت فقیه است؛ توجه باشد که بر این مبنا سایر مبانی را استوار کنید. مسائل انتخابات موسمی است که نباید مقدم بر مسائل اصلی شود. البته دیدید که انتخابات دارای موج و پسلرزههائی بود که گذشت، و دیگر نباید بر سر آنها نزاع کرد. امیدوارم از سر همه ما گذشته باشد و اینک به سمت مسائل اصلی برگردیم، و روی اصول کار را ببندیم.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: آیت الله مصباح سینا خداکرمخط قرمز قطعی ما ولایت فقیه است
تاريخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
| 6:2 بعد از ظهر | نویسنده : سینا |
دیدار فرماندهان ارتش با رهبر انقلاب در نوشهر
شعر خوانی | عده ای شاد و خنده رو
کدخدای دروغو!
حصر سران فتنه لغو می شود؟
عزت وعبرت
معجزه شیخ رجبعلی خیاط
«باب الجواد» راه ورودی به قلب توست!
تکنوکراسی در معماری شهر تهران
تاسیس وبلاگ طلبه
نامه ای که آقا نوشت و چمران امضا کرد
تایید هولوکاست خطای تاریخی یا خط سیاسی!
خط قرمز قطعی ما ولایت فقیه است
همه می دانند ادعاهای آمریکا علیه جبهه مقاومت یک دروغ بزرگ است
رسوایی هاشمی در هم صدایی با آمریکا
تهذيب نفس از ديدگاه فلسفه صدرايى
ظریف از فیس بوک به تبیان آمد
برخلاف امریکا همه گزینههای اسد روی میز است
رجعت از دیدگاه روایات
رضایت مشترک، رویایی دستیافتنی
حقیقت دفاع امیرالمومنین علیه السلام از عثمان
آیا منظور از قائم همیشه حضرت مهدی است؟
7 نکته مهم اخلاقی در 7 حکایت کوتاه
مرغ باغ ملکوتم!
اشعار زیبا مخصوص امام زمان (عج) و ماه رمضان
از ته دلت بخند
یک مراسم ازدواج ترسناک!
شما دینتون را فروختید و ما خریدیم
من دشمنت نیستم!
نقدی متفاوت بر تفکرات پدر معنوی کارگزاران سازندگی؛ هاشمی رفسنجانی از منظری دیگر
گام اول اعتدال اقتصادی پرهیز از ایجاد شوک جدید
14 درس مهم از مکتب ولایت
قرآن کریم
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه :
14 درس مهم از مکتب ولایت
شهید فروشی نمی کنیم
آثار مهدی باوری و مهدی یاوری در خانواده
زندگی بهاری با یاد مهدی (ع)
سوره نور، خانواده و مهدویت
نفش زن در سرباز پروری برای جبهه ی حق
آسیب شناسى ارتباطات اینترنتى
جنبش هاى هم سو
فقه جعفرى و فهم اجتماعى نص
مطهرى و صداى پرسش هاى زمانه
درس اخلاق - جلسه 1
قطعه جدید استاد کریمخانی در وصف امام رضا علیه السلام : تو کیستی؟
صحیفه ملعونه
هدف وزنه برداری، شکستن رکورد سیدنی
حرف مدرس را تایید کرد
شعر خوانی | عده ای شاد و خنده رو
کدخدای دروغو!
حصر سران فتنه لغو می شود؟
عزت وعبرت
معجزه شیخ رجبعلی خیاط
«باب الجواد» راه ورودی به قلب توست!
تکنوکراسی در معماری شهر تهران
تاسیس وبلاگ طلبه
نامه ای که آقا نوشت و چمران امضا کرد
تایید هولوکاست خطای تاریخی یا خط سیاسی!
خط قرمز قطعی ما ولایت فقیه است
همه می دانند ادعاهای آمریکا علیه جبهه مقاومت یک دروغ بزرگ است
رسوایی هاشمی در هم صدایی با آمریکا
تهذيب نفس از ديدگاه فلسفه صدرايى
ظریف از فیس بوک به تبیان آمد
برخلاف امریکا همه گزینههای اسد روی میز است
رجعت از دیدگاه روایات
رضایت مشترک، رویایی دستیافتنی
حقیقت دفاع امیرالمومنین علیه السلام از عثمان
آیا منظور از قائم همیشه حضرت مهدی است؟
7 نکته مهم اخلاقی در 7 حکایت کوتاه
مرغ باغ ملکوتم!
اشعار زیبا مخصوص امام زمان (عج) و ماه رمضان
از ته دلت بخند
یک مراسم ازدواج ترسناک!
شما دینتون را فروختید و ما خریدیم
من دشمنت نیستم!
نقدی متفاوت بر تفکرات پدر معنوی کارگزاران سازندگی؛ هاشمی رفسنجانی از منظری دیگر
گام اول اعتدال اقتصادی پرهیز از ایجاد شوک جدید
14 درس مهم از مکتب ولایت
قرآن کریم
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه :
14 درس مهم از مکتب ولایت
شهید فروشی نمی کنیم
آثار مهدی باوری و مهدی یاوری در خانواده
زندگی بهاری با یاد مهدی (ع)
سوره نور، خانواده و مهدویت
نفش زن در سرباز پروری برای جبهه ی حق
آسیب شناسى ارتباطات اینترنتى
جنبش هاى هم سو
فقه جعفرى و فهم اجتماعى نص
مطهرى و صداى پرسش هاى زمانه
درس اخلاق - جلسه 1
قطعه جدید استاد کریمخانی در وصف امام رضا علیه السلام : تو کیستی؟
صحیفه ملعونه
هدف وزنه برداری، شکستن رکورد سیدنی
حرف مدرس را تایید کرد
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید